اللغة |
فارسي |
---|---|
العنوان |
عقائد (رساله در…) = مبدا و معاد (خواجه نصیرالدین طوسی.) |
شماره بازیابی: 1930/4
شماره مدرک کتابخانه مجلس: IR10-22767
زبان اثر: فارسی
عنوان و نام پديدآور: عقائد (رساله در…) = مبدا و معاد [نسخه خطی]/ خواجه نصیرالدین طوسی.
کاتب: : محمد حسین پسر حاج محمدهاشم طبیب.
تاریخ کتابت: ، 1087ق(ذیل رساله دوم).
نام خاص و کميت اثر: ص 132-166.
قطع: ؛ رقعی.15*18 سم.166ص.سطور:14-20س.
يادداشتهاي کلي: این رساله یکی از چند رسالهای است که از خواجه دانسته شده و بر مذهب اسماعیلی است.
آغاز، آغازه، انجام، انجامه: 1بسمله، رب انعمت فزد، ربنا آتنا من لدنک رحمه و هب لنا من امرنا رشدا، بزگترین نعمتی و جسیمترین موهبتی که عموم بندگان خداوند زمان محق وقت و نمانده بحق مظهر کلمه الله فی العالمین مولی الثقلین…در این روزگار مخصوص آن ذات است که زمام حل و عقد و عنان امر و نهی ایشان در قبضه تقدیر و کف کفایت عالی قطب الحق و الدین…المظفر بن محمد…مدتی است تا کمترین بندگان محمد الطوسی میخواهد که نموداری از صورت…
2…حد گذشت و بنده کمترین را یارای تمهید معذرت نتواند بود اما الحدیث ذوشجون و الکلام یجر الکلام رای عالی در همه ابواب صائبتر و سایه بزرگوار تا منقرض عالم پاینده و آفتاب اجلال از افق کمال تابنده و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
نوع کاغذ:آهارمهره شکری رنگ.
تزئینات جلد:تیماجی قرمز (بدون مقوا) با عطف از تیماج روشنتر.
نک: آثار و احوال خواجه، از مدرس رضوی، ص 318؛ دانشگاه، 6/2115.
يادداشتهاي مربوط به مشخصات ظاهري اثر: نوع خط:نسخ با چند قلم.
يادداشتهاي مربوط به نمايه ها، چکيده ها و منابع اثر: ماخذ فهرست: مجلد سوم، صفحه 2645-2646.
يادداشتهاي مربوط به خلاصه يا چکيده: مولف که خود را محمد طوسی خوانده صورتی از اعتقادات خود را که از کتب و سخنان اسماعیلیان (که وی غالبا در این رساله آنان را اهل تعلیم یا تعلمیان نیز خوانده است) گرفته، با ذکر دلیل یاد کرده تا «بر دست مخدوم خود به مجلس ارفع محتشم …ناصرالدوله و الدنیا سلطان الروساء …المظفر بن الموید دام رفعته که اشفاق او برخود و احتیاط بر محافظت اسرار مخلصان میدانست انهاء کرد».وی چند بار با کمال ادب توصیه کرده که این افشار نشود (و نمونه آن همین چند کلمه است که در بالا نقل گردید).مولف پیش از شروع در ذکر صورت عقائد خود، نخست به عنوان مقدمه ، سرگذشت خود را از نظر تحصیلات و عقائد و محیط پرورش با شرحی مبسوط و شیوهای جذاب نوشته و برای یادکردن مقدمه مزبور بدین گونه عذر آورده: «و پیش از خوض در مقصود از روی دلیری مقدمهای که تثبیت آن مهم میداند آن را ادا میکند و آن این است که به حکم آن که در، ظاهر سبیل کسانی که در خویشتن مرضی یا المی جسمانی احساس کنند و خواهند که طبیبی که در ازالت انواع امراض و آلام ماهر بود به معالجه ایشان اشارتی کند، آن باشد که شرح حال ظاهر خود را از مبدا احساس آن عارضه تا به آخر پیش طبیب باز گویند تا چون بر اسباب و علامت واقف شود به تدبیر صواب اشارت کند…در حقیقت نیز شرط کسانی که خواهند طبیب نفوس ضمیر ایشان را از اعتقادات فاسده…خلاص دهد هم آن تواند بود که در پیش او شرح حال باطن خود را از مبدا فکر…حکایت کند..پس بنده کمترین اقتداء به این سنت کرد و شطری از احوال خود را از آنگاه باز که در خود اندک تمیزیاحساس کرده تا این که امروز هست عرضه داشت».وی در این سرگذشت گوید:در میان خاندانی سخت پای بند ظواهر شرع و مقلد قشری پرورش یافته و تنها کسی که در تقلید آن قواعد مبالغه کمتر نمود و او را به تحصیل فنون علم و اطلاع از سخن ارباب مقالات ترغیب میکرد، یکی خال او شاگرد داعی الدعاه تاجالدین شهرستانی بود و یکی دیگر نیز کمال@الدین محمد حاسب که از دوستان پدرش و شاگردان افضلالدین کاشی بود که به سفارش پدر نزد او ریاضی خوانده و او «هر وقت در اثنای سخن اهل ظاهر را کسری کردی و مناقضتی که مقلدان اوضاع شریعت را لازم آید بیان فرمودی و بنده را آن دلپذیرآمدی و چون خواستی که بغور سخن برسد از آن امتناع نمودی و گفتی آنچه…حقیقت است هنوز با تو گفتنی نیست که تو کودکی و روزگار ندیده اگر عمر و توفیق یافتی طلب کن تا به آن برسی و هر وقت از روی نصیحت گفتی ممکن بود که حق با کسانی باشد که در نظر این جماعت که تو میبینی حقیرترین خلق باشند.« (ص 136 دفتر با اصلاح اغلاط).در سفری که از عراق به خراسان میکرده چند روزی «بر محروسه معظمه کوه گذری کرد و روزی دو سه خدمت او (یعنی داعی الدعاه شهابالدین) دریافت و طرفی از سخن دعوت از لفظ او استماع کرد…چون ملازمت خدمت او …به سبب موانعی که تذکرش احتیاج نیست مهیا نشد، از آن جا به خراسان آمد…و اتفاق را جلدی فصول مقدس علی ذکره السلام به خطی میانه و کاغذی کهنه در دست نا اهلی دید که نمیدانست آن چیست و آن را به حیلتی به دست آورد و روز و شب خود را بر مطالعه آن وقف کرد…و دیده باطن گشاده شد پس همت بر آن که چون فرصتی یابد خویشتن را میان جماعت افکند مقصور گردانید.»
صحافي شده با: قضاء و قدر/ خواجه نصیرالدین طوسی ( -622ق.)1037920
تاريخ: 20121020
محل و شماره بازیابی:
161240
161240
اللغة |
فارسي |
---|---|
العنوان |
عقائد (رساله در…) = مبدا و معاد (خواجه نصیرالدین طوسی.) |