اللغة |
فارسي |
---|---|
العنوان |
کلیات نور علی شاه |
شماره بازیابی: 1158
شماره مدرک کتابخانه مجلس: IR10-19615
زبان اثر: فارسی
عنوان و نام پديدآور: کلیات نور علی شاه [نسخه خطی]
کاتب: محمدعلی بن سید عرب حسینی کرمان.
تاریخ کتابت: 1231ق.
قطع: بغلی. 10/5*15/5سم. 189گ. 16بیت.
يادداشتهاي مربوط به عنوان و پديدآور: کلیات نور علی شاه رسائل و اشعار نور علی شاه است که در ذیل کتاب جنات الوصال وی معرفی کردهایم.
وضعیت استنساخ نسخه: چنانکه از یادداشت موجود در همین صفحه اخیر به دست میآید، نسخه را برای سید محمدعلی بن محمدصادق نگاشتهاند و رسائل مندرجه در ص 358-377 به خط شکسته نستعلیق است.
يادداشتهاي مربوط به مشخصات ظاهري اثر: نوع خط:نسخ.
نوع کاغذ:فرنگی.
تزئینات جلد:تیماجی.
1. دیوان وی. شامل غزلیات و رباعیات و قصائد 3000بیت.
ای نام خوشت جوهر شمشیر زبانها/ پیوسته ازین سلسله زنجیر بیانها
2. سوال و جوابهای مظفر علی شاه و نورعلی شاه در حدود یکصد و پنجاه (150) بیت میباشد و بدین دو بیت آغاز شده:
بلغا عنی خلیلی السلام/ من فوادی فی هواها مستهام
مرحبا ای پیک با مهر و وفا/ کامدی از جانب دارالشفا
3. ترجمه خطبه البیان (یا شرح آن) 150بیت.
آغاز:
بنام خداوند عز و جل/ که هم لایزال است و هم لم یزل
4. جامع الاسرار که نظیر گلستان انشا شده در حدود هشتصد (800)بیت.
آغاز:
سپاس بی قیاس و حمد بیحد/ مر آن کنز خفا را باد سرمد
5. رساله در اصول و فروع در ح 300بیت.
آغاز: بسمله الحمد لله رب العالمین… اما بعد بدان که بر هر مکلفی واجب…
6. رساله در سیر و سلوک در حدود دویست و بیست (220)بیت.
آغاز: ای درویش دلریش و ای آشنای بی خویش ساعتی خواموش باش…
7. پندنامه که از عبارت آغاز نسخه چنین تصور میرود که هدایت نامه نام داشته باشد و مشتمل بر نصایح طریقتی است و به چندین آیه کریمه از قرآن کریم مشتمل بر نصیحت آغاز گردیده و در حدود 150بیت.
آغاز: این هدایت نامه ایست از کلب آستان ولی اللهی نورعلی درویش نعمه اللهی، کلماتی است از جهان حقیقت و پندیاتی است از آسمان معرفت شنیدن و عمل کردن به آنها باعث امن و امان…
8. نظم کبری در حدود سیصد و هفتاد و پنج (375)بیت.
آغاز:
حمد بیحد مر خدایی را نخست/ که بنامش نامهها گردد درست
9. رساله در بیان شریعت و طریقت و معرفت و حقیقت که در حدود دویست (200)بیت میباشد ولی عبارت و مطالب آن عادی نیست و خیلی به کتب افسانه و داستان شباهت دارد و قرینهای که از نورعلی شاه باشد از خود رساله به دست نیاوردم.
آغاز: سالکان طریق حقیقت را مخفی نماناد که؟ چهار باب است اول باب…
10. اجازه دستگیری و ارشاد نورعلی شاه به مجذوب علی شاه (محمدجعفر بن صفرخان قراگوزلو) که در شصت (60)بیت میباشد و آغاز آن این است:
بسمله الحمد لمن ارشدنا بالحمد و الصلوه علی نبینا صاحب لواء الحمد و المقام المحمود و السلام علی اوصیاء خلفاء الله الملک المعین و بعد چون موجود ذیجود و جود کامل مکمل در هر جزوی از اجزاء بل در هر قطری از اقطار دایره امکان مراتب تکمیل که مقصود له ایجاد عباد آن است…
کلیات کامل نورعلی شاه جز مندرجات نسخه این کتابخانه شامل کتب و رسالههای دیگری است، چون تفسیر سوره بقره به نظم فارسی و روضه الشهدا که در احوال حضرت سیدالشهداء و به نظم میباشد و مشکوه النجاه و غیرها.
[در این مجموعه (ص 358-370) رسالهای است که در فهرست با نام رساله در شریعت و طریقت و حقیقت از آن یاد شده. این رساله داستانی است از اسرار طلب و سلوک، تجلی و سریان حقیقت و ولایت و راز پیری و مریدی و پارهای از آداب تصوف عامی و شاید برای خواندن در نقالیها و سخنوریهای صوفیانه است و نشانیهای دقیقی از منابع و مکتبهای مختلف در آن به چشم میخورد (مثلا در سخن درباره آفرینش آدم و سرشت او از گل و ازازیل = شیطان). و نیز نشانیها و اصطلاحات علی اللهی. از جمله نامهایی که در این داستان یاد شده: هفت شاهزاده: (سلطان بابوس (ظ ناووس)، سید محمد کوره سوار، سید ابوالوفاء سید حبیب شاه، سید شهابالدین، سید مصطفی، میر، استاد محمد دمشقی، رزبانو خاتون، سلطان ضحاک، پیرعلی، بن یامین، ایوب باغبان، شیخ عیسی و خانه او در پردیور و شاه بابا خوشین، (درباره او گوید: با چند هزار عسکر وارد همدان گردید و در عسکر او دوازده هزار سازنده و کمانچه زن بود بابا طاهر به حضور رفته عرض کرد دین و ایمانم خدمتی دارم میخواهم که پادشاه عالم در کلبه محقر من حاضر گردد. نهایت کلبه این بنده وسعت آن را ندارد که مجموع این عسکر در آن گنجد پادشاه عالم (که در بابا خوشین ظهور کرده بود) فرمود که آیا از قدرت خداوندی بعید است… بابا طاهر برگشته متوجه خدمت گردید. پادشاه عالم وارد خانه بابا طاهر گردید فرموده هر کسی داخل شود… یاران همگی بدین قرار نشستند جای هفت نفر باز خالی ماند» داستان هفت شاهزاده که هریک اقلیمی را در تصرف داشتند از اینجا آغاز میشود: «بعد از آن خدمت صرف شده دعای او را داده جمع را مهر کرده برخاستند… فرمود که مرا بعد از این در پردیور در خانه شیخ عیسی… در وقت شکوفه توت در باغی… در صورت بازی ظهور خواهم کرد… یاران… به پردیور درآمده در خانه شیخ عیسی خدمت میکردند و جایی رسانیدند که مردم خیال کردند که یاران با خاتون و امیرک علاقه به هم رسانیدهاند یاران را گرفته ریش و سبیلشان را تراشیده از ده بیرون کردند. یاران در بیرون ده مکانی ساخته… و چشم خود را به طرف خانه شیخ عیسی دوختند تا اینکه موسم شکوفه توت رسید. ایوب باغبان… دید شاهبازی در بالای درخت توت نشسته. خاتون را مطلع گردانید. خاتون داخل در باغ شده باز از روی درخت پرواز کرد سایه او بر سر خاتون افتاده بیهوش گردید. چون به هوش آمد طفلی در پیش خود دید یاران افتان و خیزان و خاک بوسان داخل باغ گردیده… و نام او را صحاک نهادند» پس از دو صفحه چنین آمده: « خاتون آمده ماجرا را از خاتون تحقیق نمودند خاتون گفت که من از سلطان چیزیز ندیدهام مگر اینکه در این هفت روز، روزی یک دفعه میدیدم سایهای بر سر من میافتاد و آستین پوستین بر کمر من میخورد و من بیهوش میشدم و چون به هوش میآمدم یکی از این شاهزادگان را پیش خود میدیدم. یاران به خدمت پادشاه آماده امان کشیدند… و عرض کردند دین و ایمانم اسن این شاهزادگان چه باشد». در اوائل داستان، از قوشچی اوغلی یاد و چند بیت ترکی از «دفتر» او نقل شده است و موضوع ابیات ترکی درباره خلقت آدم از خاک و سجده نکردن «ازازیل» دربرابر او است. آغاز داستان پس از چند سطر نخست، چنین است: «بدان که موسس اساس راه حقیقت روزی اشاره نمود که نه زمین و نه آسمان بود. پادشاه عالم گوهری بود در میان غلاف. خواست تا ایجاد عالم نماید نظری بر گوهر انداخت گوهر آب شد و دودی از آن برخاست و متصاعد گردید آسمانها را از دود آفرید چندین هزار سال برین بگذشت از غلاف خود، بن یامین را خلق کرده فرمود ای بن یامین عرض کرد دین و ایمانم فرمود که میخواهم بنای پیر و طالبی را بگذارم عرض کرد دین و ایمانم تو پیری و من طالب. پادشاه عالم فرمود هرگاه من پیر باشم و تو طالب، آن قدرت در تو نیست که فرموده مرا به عمل آوری. تو پیر شو و من طالب… پادشاه عالم از آستین خود داود را آفرید فرمود داود عرض کرد: دین و ایمانم. فرمود تو شاهد من باش که من بن یامین را پیر پادشاه گردانیدم داود عرض کرد که منصب من چه باشد… فرمود که تو را امیر و مشکلگشا کردم هرکس در ورطهای درماند و مرا طالب (کند) تو برس و تو را هم طلب کند تو برس به شرط آنکه شش دینار تو را سیر نماید … از موی سر خود پیر موسی را آفرید». بیش از آغاز داستان در ص 356-370 دفتر، قصیدهای است عرفانی دارای 29 بیت که در فهرست یاد نشده و گویا نام سراینده آن عبدالسلام است.
آغاز قصیده: الا ای طالب وحدت که میلافی که جویایم/ کلام از من شنو زیرا کلامالله گویایم (حائری)].
مندرجات نسخه به ترتیب عبارت است از: 1. غزلیات مرتبه به حروف تهجی بر حسب قوافی و رباعیات و قصائد (ص 1-203 و 223-225 و 356-358 نیز شامل قصیده است.) 2. ترجمه خطبه البیان به نظم (ص 203-212)، 3. سئوال و جوابهای منظوم که میانه مظفر علی شاه و نورعلی شاه رد و بدل شده (ص 213-222)، 4. جامع الاسرار النوریه که نظیر گلستان سعدی ولی در مطالب عرفانی است (ص 227-279)، 5. رساله در اصول و فروع به نثر فارسی (ص 280-298)، 6. رساله در سیر و سلوک (ص 298-312)، 7. رساله در پند و موعظه که توان حدس زد که خود نورعلی شاه آن را هدایت نامه نامیده است (ص 312-322)، 8. نظم کبری (ص 328-353). پس از این مندرجات که به خط نسخ میباشد به خط شکسته نستعلیق دیگری رساله و اجازه زیرین را که بدین نسخه پیوسته شده نوشته و ظاهر این است که اینها نیز از عارف مشهور نورعلی شاه است. 9. سرانجام (ص 358-370)، و 10. اجازه طریقتی است که در 1207ق. حضرت نورعلی شاه در کربلاء معلی به آقا محمدجعفر بن حاجی صفرخان قراگزلو (مجذوب علی شاه) معروف به «کبودر آهنگی» داده است. (ص 370-377).
موسسه اي که فيلد به آن مربوط مي شود:
يادداشت عمليات:
يادداشتهاي مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمايه هاي داخل اثر:
يادداشتهاي مربوط به نمايه ها، چکيده ها و منابع اثر: ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه 1658-1661.
يادداشتهاي مربوط به مندرجات:
يادداشتهاي مربوط به خلاصه يا چکيده: مندرجات کلیات (نسخه حاضر):
تاريخ: 20121119
محل و شماره بازیابی: 113342
اللغة |
فارسي |
---|---|
العنوان |
کلیات نور علی شاه |